استقلال بحرین با خروج نیروهای امپراتوری بریتانیا و در سال ۱۹۷۱ میلادی و پس از حدود یک و نیم قرن اشغال رقم خورد. بریتانیا این خروج را از قبل و در سال ۱۹۶۸ رسماً اعلام کرده بود.
در همان سال حکومت محمدرضاشاه پهلوی نیز پس از اعلام این خبر از خروج این نیروها استقبال کرد و اعلام کرد که از حق حاکمیت کشورش بر این سرزمین منصرف نشدهاست.
سپس، قرار شد با معرفی طرحی (با هدایت بریتانیا) فدراسیونی شامل ۹ شیخنشینِ جنوب خلیج فارس از جمله بحرین، در قالب یک کشور واحد تشکیل شود.
در پاسخ به این طرح، حکومت محلی آل خلیفه بر بحرین، خروج بریتانیا و حضور نظامی ایران را به مثابه خطری برای خود دانست و خواستار پیوستن بحرین به این فدراسیون شد.
حکومت ایران بلافاصله پس از شنیدن این خبر شدیداً با این درخواست مخالفت کرد.
اردشیر زاهدی وزیر امور خارجه ایران در تاریخ ۱۷ تیرماه ۱۳۴۷ در بیانیه رسمی شدیداللحنی از جانب ایران اعلام داشت که ایجاد کشوری تحت عنوان «فدراسیون امارات خلیج فارس» با شرکت بحرین «مطلقاً» قابل قبول نیست.
محمدرضاشاه نیز این اقدام را یک اقدام «استعماری و امپریالیستی» نامید و آن را «تلاش انگلیس برای ورود به ایران از درب پشتی» قلمداد کرد.
شاه هشدار داد که ایران در صورت لزوم برای آنچه که او حفظ منافع تاریخی و حقوق سرزمینی ایران نامید، «قدرتمندانه» اقدام خواهد کرد.
این در حالی بود که ایران یکبار پیش از آن و با تصویب لایحهای در سال ۱۳۳۶ رسماً بحرین را «استان چهاردهم» خود معرفی کرد.
همچنین قبلتر از آن و با روی کار آمدن رضاشاه و ایجاد اصلاحاتی که او در کشور ایجاد کرد مردم بحرین نسبت به ایران رغبت پیدا کردند.
رضاشاه درخواست بازگشت بحرین به ایران را با بریتانیا در میان گذاشت اما با پاسخی روبرو نشد
پس از این کشمکشها، مذاکراتی پنهانی بین ایران، اعراب، بریتانیا و آمریکا درگرفت.
در این مذاکرات ایران حاضر شد در قبال پس گرفتن حاکمیت ایران بر جزایر سهگانه در قبال استقلال بحرین با طرفین سازش کند.
اما بازپسگیری جزایر سهگانه به آسانی انجام نپذیرفت.
حکومت وقت عراق ایران را به استفاده از سلطهجویی و امپریالیسم متهم کرد. ایران در پاسخ در خرداد ۱۳۴۹ اعلام کرد هیچ نقشه امپریالیستی برای منطقه خلیجفارس نداشته و حاضر است با نیت ایجاد ثبات پس از خروج بریتانیا، با کشورهای منطقه پیمان دفاعی امضا کند.
ولی در ضمن حق دارد تا به تقویت نیروی نظامی خود در مقابله با «رژیمهای ماجراجو» بپردازد.
نهایتاً شاه با این شرط حاضر به سازش شد که مردم بحرین در یک همهپرسی اعلام کنند که نمیخواهند به ایران برگردند.
او در دیدار رسمی خود از هندوستان، در یک مصاحبه مطبوعاتی در دهلی نو در تاریخ ۴ ژانویه ۱۹۶۹ اعلام کرد که اگر مردم بحرین خواهان بازگشت به ایران نباشند از ادعاهای سرزمینی خود بر بحرین دست خواهد کشید.
شاه تأکید داشت که ایران به دنبال استفاده از زور برای الحاق بحرین نیست. او در پاسخ به این پرسش که آیا پیشنهاد انجام یک رفراندوم یا انتخابات عمومی در رابطه با کسب نظر مردم بحرین را دارد یا خیر بر موضع خود مبنی بر استفاده از هر نوع وسیلهای که نشانگر خواست مردم بحرین باشد تأکید کرد.
شاه در آن مصاحبه اظهار داشت که بحرین ۱۵۰ سال پیش به وسیله انگلیس از ایران جدا شد، اما از دید او انگلیس نمیتواند آنچه را که از ایران گرفته بدون رضایت این کشور به طرف دیگری بدهد و در مقابل ایران هم پس از خروج انگلستان در پی اشغال بحرین نخواهد بود.
گویا در آن برهه زمانی ایران نمیتوانست از طریق گزینه نظامی بحرین را بازپس بگیرد؛ زیرا این عمل پیامدهای خطرناکی را برای ایران در پی داشت.
روشن است که امپراتوری بریتانیا به عنوان یک ابرقدرت بزرگ استعماری، اجازه چنین عمل جسورانهای را به ایران نمیداد.
علاوه بر آن این اقدام تمام کشورهای عربی را (اعم از تندرو و محافظهکار) علیه ایران متحد و هم پیمان میساخت.
این در حالی بود که ایران و عراق دچار مجادلات ارضی، مرزی و سیاسی بسیاری بودند. و ایران بیم آن داشت که عراق به شوروی نزدیکتر شود.
از سوی دیگر اقدام نظامی ایران علیه بحرین میتوانست خلاف منشور سازمان ملل متحد قلمداد شود.
منبع: ویکی پدیا